اعتمادنورد

ساخت وبلاگ

۱. الان که شروع کرده‌ام به نوشتن، قرار است تا نیم ساعت دیگر مریخ‌نورد ناسا به مریخ برسد. اتفاقی که در نوجوانی حتا تصور اتفاقش هم می‌توانست هیجان‌زده‌ام بکند را با همان بی‌تفاوتی‌ای دارم دنبال می‌کنم که فوتبال یک هشتم نهایی لیگ اروپا بین دو تیمی که علاقه خاصی به‌شان ندارم، در یک استادیوم خالی از تماشاگر! فقط چون یکی‌شان یک بازیکن ایرانی دارد. این هم انگار به دلیل آن علاقه وافرم در نوجوانی و برای ادای دین باید دنبال کنم! اول از همه، «بزرگتر» شده‌ام و هر چه سعی می‌کنم به ندرت چیزی به وجدم می‌آورد. دوم این که آن‌قدر با تصاویر مستقیم از مریخ روبرو شده و به وجد آمده‌ام (و لحظه لحظه با هزاران موضوع جذاب دیگر سرگرم و مسحور می‌شویم.) که این هم حالا «فقط» دستاورد دیگری است از فناوری پیشرفته روز.
۲. در این میان، همه ما بیش و کم نشسته‌ایم و منتظر یک فناوری دیگر، یا به عبارت بهتر، محصولی از یک فناوری دیگر هستیم: واکسن کووید-۱۹. و در این انتظارمان حیرانیم؛ که چرا زودتر و بیشتر و بهتر نیست؟ چرا آمریکایی است و یا انگلیسی است؟ چرا روس‌ها انگلیسی نیستند یا واکسن‌شان آمریکایی نیست و چرا ویروس چینی به انگلیس که می‌رود یک جوری می‌شود و بیرون می‌آید و..؟!
۳. در اخبار دانمارک با افتخار از نقش دانمارکی‌ها در پروژه مریخ‌نورد «پشتکار»(؟) صحبت می‌شود. تکنولوژی دوربینی که جلوتر از بقیه دوربین‌های مریخ‌نورد نصب شده و نقش مهمی در توانایی پیشروی آن دارد در دانشگاه دی.تی.یو. دانمارک طراحی شده و می‌توان حدس زد که همه آن‌ها که بر روی آن کار کرده‌اند لزومن دانمارکی نیستند و این فقط بخش کوچکی از پروژه علمی پیچیده‌ای است که ناسا آمریکا در راس آن است و بالطبع به نام ناسا هم زده می‌شود. نموداری از پیچیدگی و درهم‌تنیدگی علم و فناوری امروز که به یک عرصه خاص محدود نیست؛ چه عرصه جغرافیایی، چه علمی.
۴. بار اول که شنیدم جماعتی باور به صاف بودن زمین دارند و البته در پی متقاعدکردن دیگرانند به این واقعیتی که به ما گرد و کروی نمایانده شده،‌ خندیدم. بار دوم اما از خودم پرسیدم: «حالا خودت از کجا می‌دانی صاف نیست؟! در حالی که مشاهدات عینی‌ات همه گواه صاف بودن آن‌اند!» یک راهش این است که به فضا بروم و خودم به چشم ببینم که گرد است. راه دیگرش این است که فکر کنم روسیه در شرق و آمریکا در غرب، یک جایی در آلاسکا خیلی به هم نزدیک می‌شوند. زمین باید گرد باشد که چنین اتفاقی بیافتد. اما من که آلاسکا نرفته‌ام. از کجا بدانم نقشه‌ای که می‌بینم درست است؟ همه آن‌چه که مبتنی بر گرد بودن آن است و یا بر پایه گرد بودن آن بنیان شده آن‌چنان همه در هم تنیده‌اند که با عدم باور به آن، همه از هم فرو می‌پاشند و شاید باید به اندازه تاریخ عقب بروم و همه شواهد را به دست خودم جستجو، به چشم خودم مشاهده و به درک خودم بسنجم تا از بیخ و بن مطمئن باشم. شاید همان راه‌حل اول آسان‌تر بود! البته از همه آسان‌تر این است که به همه چی شک کنی و همه چیز را توطئه بدانی و در جهل مرکب خودت همه را ساده‌لوح بدانی و پادشاهی کنی برای خودت.

 


۵. با این در هم تنیدگی دانش و فناوری، باید یک سطحی از اعتماد به آن‌چه در اطراف‌مان می‌گذرد وجود داشته باشد که این رشته‌ها از هم نپاشند. اگر نه هر بار که به دکتر می‌روی، از پیش باید مدرک دانشگاهی، اصالت مدرک دانشگاهی، اصالت علمی دانشگاهی که به او مدرک داده را بررسی کنی تا... کیفیت لابراتوارهایی که آن داروها در آن ساخته می‌شوند. و یا اصلن تاریخ پزشکی را مرور کنی تا از کارکرد دارو مطمئن شوی و... سخت است! امیدوار بودیم یک تهدید همگانی برای بشریت فرصتی باشد برای فروریختن بعضی از دیوارهای بی‌اعتمادی و یا دست‌کم نادیده‌گرفتن‌شان برای مدتی، با اهداف همنوع‌دوستانه. برای توافق بر سر یک مرجعی، بنیادی، بنیان فکری‌ای. چه داخلی و چه خارجی. به جای آن شده پراکندن نفرت و توهمات بی‌پایه و خرافی. آن نوشدارویی که همه به انتظارش نشستیم، بازیچه سیاسی‌ای شده برای قدرت‌نمایی و رانت‌خواری و سوداگری و... هیچ کسی نیست که بشود حرفش را «فصل‌الخطاب» کرد یا دست کم مقبولیت حداکثری‌ای داشته باشد. نتیجه‌اش هم پس از مرگ و میر بیشتر، فقط پاره‌پاره‌تر شدن جامعه و پاشیده‌شدن سم بی‌اعتمادی است در میان جامعه‌ای که پیش از این هم تمام ملات‌های محکم‌کننده‌اش وارفته‌اند: نه هویت ملی‌ای تعریف شده،‌ نه مذهب و عقیده مشترکی، نه فرهنگی و نه حتا زبان مشترکی و نه اعتمادی و نه...

۶. در فاصله این چند روز که این را نوشتم و حالا که تمامش کردم تا منتشرش کنم، ویدیوهای فرود مریخ‌نورد جدید هم از کره سرخ رسیدند.

پ.ن. گاهی لازم به ذکر بدیهیات هم هست که این به معنی پذیرفتن چشم‌بسته هر چه می‌بینی هم نیست.
 

+ نوشته شده در  سه شنبه پنجم اسفند ۱۳۹۹ساعت 12:19 AM  توسط حسام دات كام  | 
با فراغ در گذشتگان چه می‌کنند؟ - بخش اول...
ما را در سایت با فراغ در گذشتگان چه می‌کنند؟ - بخش اول دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : nowhereman بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 16 فروردين 1400 ساعت: 14:26